http://hegrat.ParsiBlog.com | ||
قرآن و تاریخ مسأله انتظار فرج که موضوع بحث این گفتار است ضمن اینکه بحث فلسفی و اجتماعی است ، بحثی دینی و اسلامی است و همچنانکه گفتیم ریشه
قرآنی دارد . پس قبل از آن که درباره چگونگی انتظار به بررسی بپردازیم باید نظر قرآن را درباره جامعه و سرگذشت متحول و متغیر آن که
تاریخ است روشن کنیم در این که آیه قرآن مجید تاریخ را به عنوان یک درس و یک منبع معرفت و شناسائی ، یک موضوع تفکر و مایه تذکر و
آیینه عبرت یاد میکند جای تردید نیست . ولی آیا قرآن به تاریخ به چشم فردی مینگرد یا به چشم اجتماعی ؟ آیا قرآن تنها نظرش این است که
زندگی افرادی را برای عبرت سایر افراد طرح کند یا نظرش به زندگی جمعی است ، لااقل زندگی جمعی نیز منظور نظر قرآن هست ؟ و به
فرض دوم آیا از قرآن میتوان استنباط کرد که جامعه ، مستقل از افراد ، حیات و شخصیت ومدت و اجل و حتی شعور و ادراک و وجدان و ذوق و
احساس و نیرو دارد یا نه ؟ و بنابراین فرض آیا از قرآن کریم میتوان استنباط کرد که بر جامعهها و اقوام و امم " سنت " ها و روشها و قوانین
معین و مشخص و یکسانی حاکم است یا نه ؟
البته بررسی کامل این مطلب نیازمند به رسالهای جداگانه است ، این جا به طور اختصار عرضه میدارم که پاسخ هر سه پرسش مثبت است ( 1 ) . قرآن کریم لااقل در بخشی از عبرت آموزیهای خود
کانوا یعملون »( 1 ) : آنان امت و جامعهای بودند که گذشتند و رفتند ، آنان راست دستاوردهای خودشان و شما راست دستاوردهای خودتان ، شما
مسؤول اعمال آنان نیستید ( تنها مسؤول اعمال خود هستید ) . قرآن مکرر در تعبیرات خود موضوع حیات و مدت و اجل اقوام و امتها را
طرح کرده است ، مثلا میگوید : « ولکل امة اجل فاذا جاء اجلهم لا یستاخرون ساعة و لا یستقدمون »( 2 ) : زندگی هر امتی را پایانی است ،
پس هرگاه پایان عمرشان فرا رسد ، نه ساعتی دیرتر بپایند و نه ساعتی زودتر فانی گردند .
قرآن کریم این گمان را که ارادهای گز افکار ، و مشیتی بی قاعده و بی حساب سرنوشتهای تاریخی را دگرگون میسازد به شدت نفی میکند و
تصریح مینماید که قاعدهای ثابت و تغییر ناپذیر بر سرنوشتهای اقوام حاکم است ، میفرماید : « فهل ینظرون الاسنة الاولین فلن تجد لسنة الله
تبدیلا و لن تجد لسنة الله تحویلا »( 3 ) : آیا این مردم جز سنت و روشی که بر اقوام پیشین جاری شده است انتظاری دارند ؟ هرگز در سنت خدا
تبدیل ( جانشین شدن سنتی به جای سنتی ) یا تغییر ( دگرگونی یک سنت ) نخواهی یافت .
قرآن کریم ، نکته فوقالعاده آموزندهای در مورد سنتهای تاریخ یاد آوری میکند و آن این که مردم میتوانند با استفاده از سنن جاریه الهیه در تاریخ سرنوشت خویش را نیک یا بد گردانند ، به این که خویش و اعمال و رفتار خویش را نیک یا بد گردانند ، یعنی سنتهای حاکم بر سرنوشتها در حقیقت یک سلسله عکس العملها و واکنشها در برابر عملها و کنشها است . عملهای معین اجتماعی عکسالعملهای معین به دنبال خود دارد . از این ر
و تاریخ در عین آن که با یک سلسله نوامیس قطعی و لایتخلف اداره میشود ، نقش انسان و آزادی و اختیار او به هیچوجه محو نمیگردد .
قرآن آیات زیادی در این زمینه دارد ، کافی است که برای نمونه آیه 11 از سوره مبارکه رعد را بیاوریم : « ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا
ما بانفسهم »: خداوند وضع حاکم و مستولی بر قومی را تغییر نمیدهد مگر آن که آن چه در خلق و خوی و رفتار خود دارند تغییر دهند . پاورقی : 1 1 - بقره / 134 و . 141 [ دوشنبه 86/5/15 ] [ 4:0 صبح ] [ حسین ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |